به صورتى كه رویش به آسمان بود.
تبلیغات
به این سایت رأی بدهید
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 473
بازدید دیروز : 97
بازدید هفته : 680
بازدید ماه : 3010
بازدید کل : 73024
تعداد مطالب : 265
تعداد نظرات : 32
تعداد آنلاین : 1

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 265
:: کل نظرات : 32

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 26

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 473
:: باردید دیروز : 97
:: بازدید هفته : 680
:: بازدید ماه : 3010
:: بازدید سال : 23208
:: بازدید کلی : 73024
نویسنده : mohammad
دو شنبه 5 اسفند 1392

تابستان سال 72 بود كه همراه نیروهاى تفحص در جنوب و منطقه شلمچه مشغول

كار بودیم. روزى در مقر بودم كه یكى از بچه هاى گروه تفحص لشكر 7 ولى عصر(عج) آمد

طرفم. تازه از كار برگشتم بودند. با حالتى منقلب و هیجان زده، دست من را گرفت و برد

داخل معراج شهداى مقرشان و گفت كه مى خواهد صحنه جالبى را نشانم بدهد. پارچه اى

را روى زمین باز كرده بودند. پیكر كامل شهیدى در حالى كه شلوار و پیراهن بادگیر به تنش بود،

پوتینهایش هم در پاهایش بودند. جالبتر از همه این بود كه ماسك ضد گاز شیمیایى هم به صورت داشت.

یك قبضه اسلحه كلاشینكف هم به پشتش بود. وقتى ماجرا را پرسیدم گفت:

- در منطقه شلمچه چشممان به او افتاد كه به همین حالت روى زمین دراز كشیده بود; به صورتى كه رویش به آسمان بود.




:: موضوعات مرتبط: خاطرات تفحص , ,
:: بازدید از این مطلب : 1008
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
دیگر شهدا تشنه نیستند.فدای لب تشنه ات پسر فاطمه(س).
روی عقیق نوشته بود:« به یاد شهدای گمنام»
شهدایی که در فاضلاب انداخته شده بودند
شهدایی که با شکنجه، زنده به گور شدند
هفت شهیدی که با قیچی‌های بزرگ فولادی از وسط جدا شده بودند
دیگر دنبال آب نبودیم . « شهید ابوالفضل ابوالفضلی»
ژنرال بعثی گفت: همراه این شهید پارچه قرمزرنگی بود
عکسی خندان از امام خمینی(ره) تو جیب شهید گمنام...
دیدیم روی پیشانی یک شهیدروئیده اند
راهی بازار شد.مثل دیوانه ها شده بود.عکس را به صاحبان مغازه ها نشان میداد
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شما در مورد وبلاگ چیست؟

پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند


  خندهتبادل لینک هوشمند خنده
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دفاع مقدس و آدرس defaemoghadas3.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.